ماجرای طلا ۱۳ صفر / هجوم دوباره برای خرید در راه است؟
صفحات شبکههای مجازی را که باز کنید تبلیغش را زیاد میبینید: ۱۳ صفر نزدیک است! طلا حتی زیر یک میلیون!

داستان از این قرار است که در روز ۱۳ صفر چند سال پیش، ناگهان مقابل طلافروشیها صفهایی عجیب و بیسابقه تشکیل شد. خریدارانی که حتی در روزهای رونق اقتصادی چنین حضوری نداشتند، حالا برای خرید یک قطعه کوچک طلا هم که شده، صف کشیده بودند. آنهم نه بهخاطر کاهش قیمت یا شوک مثبت اقتصادی، بلکه بهدلیل یک روایت تازه: «خرید طلا در ۱۳ صفر برکت میآورد.»
این باور نه ریشه در متون دینی دارد، نه پشتوانه تاریخی. نه علما توصیهاش کردهاند، نه روایت موثقی آن را تأیید میکند. تنها چیزی که آن را سر زبانها انداخت، موجی از محتواهای بدون سند در شبکههای اجتماعی بود؛ پیامهایی که با لحن قاطع و گاه مذهبی، مردم را به خرید طلا در این روز خاص ترغیب میکردند.
از آنجا که خرید طلا ضرر که ندارد هیچ، سرمایه گذاری هم محسوب میشود کسی به دنبال چرایی این توصیه نرفت و فقط خبری بود که در شهر مجازی دست به دست میچرخید و هرکسی هم به اندازه توانش خرید کرد! بازار واکنش عجیبی نشان داد. برخی طلافروشان از هجوم یکبارهی مشتریان حیرت کردند
این پدیده، بیش از آنکه ریشه در مذهب داشته باشد، بازتابی از روانشناسی اجتماعی است. مردم در تنگنای اقتصادی، به هر چیزی که رنگ امید یا شانس داشته باشد، چنگ میزنند. وقتی طلاییترین فلز جهان با عدد مرموز «۱۳» و ماه صفر که ریشه در مذهب و اعتقاد دارد ترکیب شود، نتیجه میشود هجوم برای خرید چیزی که نه سرمایهگذاری سنجیدهای است و نه تضمینی برای برکت.
در حالی که بسیاری این روز را خوشیمن تلقی کرده و با نیت خوشبختی به طلافروشیها رفتند، تحلیلگران اقتصادی توصیه میکنند که خرید طلا باید بر پایه تحلیل بازار، نوسانات جهانی، نرخ ارز و اهداف سرمایهگذاری باشد نه بر پایه یک روایت فضای مجازی.
آنچه در ۱۳ صفر رقم میخورد، نمونهای زنده از تأثیرگذاری شبکههای اجتماعی بر رفتار اقتصادی مردم است. حرکتی که ممکن است رنگ و بویی از تصمیمات طلافروشان داشته باشد تا هر سال در چنین روزی بازار به تکاپو بیفتد! روایتی که از هیچ جا آمد، بازار را بههم ریخت و ثابت کرد که گاهی یک خرافه میتواند قویتر از واقعیتهای اقتصادی، مردم را به حرکت وادارد.