حرکت بزرگ آبی در آسمان تهران / باران مصنوعی با انفجار ۴۲۸ کپسول شیمیایی!
پنجاه سال پیش، در دورانی که تهران هنوز با غول خشکسالی امروزی روبرو نشده بود، مهندسان ایرانی رویایی جسورانه را به واقعیت تبدیل کردند: رام کردن ابرها برای بارش به دستور انسان. اسناد منتشر شده در مجله “سپیدوسیاه” در پاییز ۱۳۵۲، از عملیاتی شبیه به داستانهای علمی-تخیلی در سال قبل از آن پرده برمیدارد؛ پروژهای که با ۱۷ پرواز و انفجار صدها کپسول شیمیایی، وعده پایان همیشگی کمبود آب را میداد.

در مهرماه سال ۱۳۵۲، مجله معتبر “سپیدوسیاه” گزارشی شگفتانگیز از تلاش سازمان آب منطقهای تهران برای مقابله با کمآبی منتشر کرد. این سازمان که از اواخر دهه ۴۰ با رشد فزاینده جمعیت و نیاز آبی پایتخت دست به گریبان بود، راهحلی فناورانه و جسورانه را به کار گرفت: بارورسازی ابرها.
بر اساس این گزارش، عملیات در سال ۱۳۵۱ بر فراز حوضههای آبریز رودخانههای کلیدی کرج، جاجرود و شاهرود متمرکز بود. جزئیات این پروژه بلندپروازانه به شرح زیر است:
- تعداد پروازها: ۱۷ پرواز عملیاتی
- مدت زمان کل عملیات هوایی: ۳۹ ساعت
- تعداد کپسولهای مصرفی: ۴۲۸ واحد کپسول حاوی ترکیبات یدور نقره، یدور سدیم و استن
این کپسولها در قلب ابرهای مستعد پرتاب میشدند تا با ایجاد هستههای تراکم، فرآیند بارش را تحریک و تقویت کنند. نتایج اولیه، طبق گزارش مجله، “افزایش محسوس” آمار بارندگی و دبی آب رودخانهها را نشان میداد و اطمینانی تازه در دل مدیران آب آن زمان کاشت.
ریشههای پروژه: از مطالعه تا اجرا
ایده باران مصنوعی در ایران به سال ۱۳۴۶ بازمیگردد، زمانی که دولت وقت، یک شرکت تخصصی آمریکایی به نام «ودر اینجینیرنگ» (Weather Engineering) را مامور مطالعه این طرح کرد. پس از سه سال تحقیق و بررسی، در اردیبهشت ۱۳۴۹، کلیه تجهیزات و دانش فنی به سازمان آب منطقهای تهران تحویل داده شد تا این سازمان رأساً پروژه را ادامه دهد. عملیات موفق سال ۱۳۵۱، نقطه اوج این تلاشها بود و برنامههایی برای گسترش آن با خرید موتور یدکی هواپیما، سفارش ۸۰۰ کپسول جدید و تجهیزات عکسبرداری ماهوارهای در دست اقدام قرار گرفت.
لحن گزارش مجله “سپیدوسیاه” سرشار از خوشبینی به آینده بود: “باران خواهد بارید… و هیچگاه نخواهد گذاشت مشکلی به نام کمبود آب شهرهای ایران را تهدید کند. خوراک زمین را از این پس بهآسانی میتوان از آسمان ستاند.”
اهمیت خبر برای شما چیست؟
این گزارش تاریخی، بیش از یک خبر ساده، آینهای از گذشته و درسی برای امروز است. اهمیت آن در سه نکته نهفته است:
-
۱. نمایش تاریخچه رویارویی فناورانه ایران با بحران آب: این سند نشان میدهد که نگرانی از کمبود آب و تلاش برای یافتن راهحلهای مدرن، موضوع جدیدی نیست و ریشهای حداقل نیم قرنی دارد. ایران در دهه ۵۰ شمسی، همگام با تکنولوژی روز دنیا (بارورسازی ابرها در آن زمان یک فناوری نوین بود) برای مدیریت منابع آبی خود تلاش میکرده است. این موضوع دیدگاه ما را نسبت به تاریخ علم و فناوری در کشور غنیتر میکند.
-
۲. هشداری در برابر “راهحلهای جادویی”: رویای شیرین گزارش ۵۰ سال پیش، امروز به واقعیتی تلخ تبدیل شده است. با وجود آن موفقیت اولیه، تهران و بسیاری از شهرهای ایران با بحران شدید آب مواجهاند. این تقابل نشان میدهد که راهحلهای تکنولوژیک مانند بارورسازی ابرها، اگرچه میتوانند به صورت مقطعی مؤثر باشند، اما “مسکّن” هستند نه “درمان”. بدون مدیریت مصرف، اصلاح الگوی کشت، جلوگیری از فرونشست زمین و سرمایهگذاری در زیرساختهای آبی، حتی جاهطلبانهترین پروژهها نیز در بلندمدت شکست خواهند خورد.
-
۳. اهمیت بازنگری و یادگیری از گذشته: این گزارش ما را به پرسش وا میدارد: چرا این پروژههای امیدوارکننده متوقف شدند یا به مقیاس ملی نرسیدند؟ آیا محدودیتهای فنی، هزینههای بالا، تغییرات مدیریتی یا وقوع انقلاب و جنگ مانع از ادامه راه شد؟ بازخوانی این تجربیات و تحلیل دلایل عدم موفقیت بلندمدت آنها، میتواند از تکرار اشتباهات در سیاستگذاریهای کلان آب کشور در امروز و آینده جلوگیری کند. این خبر یک یادآوری است که راه حل بحران آب، نه فقط در آسمان، بلکه در مدیریت صحیح منابع روی زمین نهفته است.