خبر ناگوار از زمان بازگشت خاموشی ها در زمستان / جزئیات اعلام شد
در حالی که هنوز خاطره خاموشیهای تابستان از ذهنها پاک نشده، یک مقام ارشد مجلس شورای اسلامی زنگ خطر را برای یک “زمستان سخت و تاریک” به صدا درآورد.

فرهاد شهرکی، عضو هیئت رئیسه کمیسیون انرژی، با اشاره به مجموعهای از ناکامیهای مدیریتی و اقتصادی، صراحتاً اعلام کرد که با وجود افزایش ذخایر سوخت، باید از دی ماه امسال منتظر بازگشت قطعی برق باشیم؛ بحرانی که ریشههای آن بسیار عمیقتر از کمبود مقطعی گاز است.
فرهاد شهرکی در تشریح دلایل پیشبینی بحران انرژی در زمستان پیشرو، به زنجیرهای از چالشهای درهمتنیده در برنامه هفتم توسعه اشاره کرد که کشور را در مسیر خاموشی قرار داده است.
۱. بنبست فنی در نیروگاهها: جنگ راندمان ۵۵٪ در برابر ۵۰٪
یکی از اصلیترین گلوگاهها، اختلاف نظر فنی میان مجلس و دولت است. شهرکی توضیح داد: «در برنامه هفتم، مجلس وزارت نیرو را مکلف به ساخت نیروگاههای جدید با حداقل راندمان ۵۵ درصد کرده است. اما وزارت نیرو به دلیل تحریمها و هزینههای بالا، این هدف را غیرممکن دانسته و خواستار کاهش آن به ۵۰ درصد شده است.» این اختلاف به ظاهر کوچک، در مقیاس کلان به معنای اتلاف عظیم انرژی و افزایش مصرف سوخت برای تولید هر مگاوات برق است که در زمستان خود را به شکل کمبود نشان میدهد.
۲. ناکامی در اهداف کلان: وقتی رشد اقتصادی آب میرود
عضو کمیسیون انرژی، بحران برق را به تصویر بزرگتر اقتصاد کشور گره زد و افزود: «هدف برنامه هفتم، رشد اقتصادی ۸ درصدی بود، اما اکنون نه تنها با رکود تورمی مواجهیم، بلکه خود دولت پیشنهاد کاهش این هدف به ۲.۵ درصد را داده است.» به گفته شهرکی، مجلس معتقد بود با تمرکز بر افزایش بهرهوری میتوان بخش بزرگی از این رشد را محقق کرد، اما «تعلل» در این حوزه حیاتی، کشور را از این ظرفیت محروم کرده است.
۳. تأخیر در اجرا: سازمانی که باید زودتر تشکیل میشد
شهرکی با انتقاد از تأخیرهای اجرایی گفت: «تشکیل “سازمان بهینهسازی مصرف انرژی” یکی از تکالیف کلیدی برنامه هفتم بود که میتوانست راهکارهای کاهش مصرف را مدیریت کند. اما اختلاف نظر میان سازمان برنامه و بودجه با دولت، تشکیل آن را ماهها به تعویق انداخت تا با دستور مستقیم رئیس جمهور این گره باز شود و ما زمان طلایی را از دست دادیم.»
نتیجه: خاموشی در دی ماه
این نماینده مجلس در نهایت تصویر نهایی را ترسیم کرد: «با اینکه ذخایر سوخت مایع (نفتگاز) امسال تقریباً دو برابر سال گذشته است، اما به دلیل محدودیتهای زیستمحیطی در مصرف مازوت و اولویت مطلق تأمین گاز بخش خانگی، نیروگاهها با کمبود سوخت مواجه خواهند شد. بنابراین، پیشبینی قطعی من این است که از دی ماه مجدداً شاهد خاموشیها در بخش صنعت و شاید خانگی خواهیم بود.»
اهمیت خبر برای شما چیست؟
اهمیت این خبر صرفاً در اطلاعرسانی یک رویداد ناگوار نیست، بلکه در افشای یک بیماری مزمن مدیریتی است:
- ۱. بحران انرژی به مثابه تب یک بیماری (لایه تشخیصی): خاموشی برق، خود بیماری نیست؛ بلکه “تب” و علامت یک بیماری عمیقتر به نام “ناترازی ساختاری” است. این خبر به خوبی نشان میدهد که مشکل صرفاً کمبود گاز در زمستان یا برق در تابستان نیست. مشکل، یک زنجیره از ناکارآمدیهاست:
- ناکارآمدی فنی: نیروگاههای کمبازده که سوخت را هدر میدهند.
- ناکارآمدی اقتصادی: عدم تحقق رشد اقتصادی که سرمایهگذاری در زیرساختها را مختل میکند.
- ناکارآمدی مدیریتی: تأخیر در اجرای قوانین کلیدی مانند تشکیل سازمان بهینهسازی.
خاموشی، نقطه پایانی و دردناک این زنجیره معیوب است.
-
۲. اولویتبندی کوتاهمدت به جای راهحل بلندمدت (لایه استراتژیک): تحلیل شهرکی نشان میدهد که کل استراتژی انرژی کشور بر پایه مدیریت بحران کوتاهمدت بنا شده است. به جای سرمایهگذاری واقعی روی افزایش راندمان، بهینهسازی مصرف و توسعه انرژیهای تجدیدپذیر (راهحلهای بلندمدت)، تمام تمرکز روی مدیریت مصرف در لحظه (قطع برق صنعت برای تأمین گاز خانگی) است. این مانند مسکّن خوردن برای یک درد مزمن است که فقط بحران را از فصلی به فصل دیگر و از سالی به سال دیگر منتقل میکند.
-
۳. شفافسازی هزینه ناکارآمدی برای مردم (لایه اجتماعی): این خبر به طور شفاف هزینه “اختلاف نظر دولت و مجلس”، “تعلل در بهرهوری” و “تأخیر در تشکیل یک سازمان” را برای شهروند عادی ترجمه میکند: خاموشی و قطعی برق. این موضوع، مفاهیم انتزاعی مدیریتی و اقتصادی را به یک تجربه ملموس و آزاردهنده در زندگی مردم تبدیل میکند و نشان میدهد که تصمیمات یا عدم تصمیمات در سطح کلان، چگونه مستقیماً بر کیفیت زندگی شهروندان تأثیر میگذارد. این بهترین شکل پاسخگو کردن مسئولین در برابر افکار عمومی است.