حسرت ۳۷۰ میلیارد دلاری در همسایگی/ رونمایی از «نقشه گنج» در آذر ۱۴۰۴
در همسایگی ایران، یک بازار وارداتی ۳۷۰ میلیارد دلاری به نام ترکیه نفس میکشد؛ بازاری که زمانی قرار بود سکوی پرش تجارت ۳۰ میلیارد دلاری دو کشور باشد، اما امروز به نماد یک عقبگرد بزرگ تبدیل شده است. در حالی که ما به ترکیه گاز و اوره خام میفروشیم، در بازار ۲.۵ میلیارد دلاری لبنیات و ۲ میلیارد دلاری شیرآلات آن حتی به حساب هم نمیآییم. این گزارش، کالبدشکافی یک شکست تجاری بزرگ و دلایل جاماندن ایران از قطار اقتصاد ترکیه است.
آمارها بیرحمانه واقعیت را نشان میدهند:
- اوج تاریخی: در سال ۲۰۱۲، حجم مبادلات دو کشور به ۲۲ میلیارد دلار رسیده بود.
- سقوط آزاد: این رقم در سال ۲۰۲۲ به حدود ۶ میلیارد دلار سقوط کرد.
- سهم ناچیز ایران: از بازار وارداتی عظیم ۳۷۰ میلیارد دلاری ترکیه، کل صادرات ایران در سال ۱۴۰۲ تنها ۴.۲ میلیارد دلار بوده است. این یعنی کمتر از ۱.۲ درصد!
اما فاجعه زمانی عمیقتر میشود که به سبد صادراتی ایران نگاه کنیم. به گفته سیدطهحسین مدنی، رئیس اندیشکده حکمرانی هوشمند، سه کالای اصلی صادراتی ما عبارتند از:
- گاز طبیعی: ۱ میلیارد دلار
- اوره: ۳۰۰ میلیون دلار
- آلومینیوم خام: ۲۰۰ میلیون دلار
این یعنی بخش عمدهای از صادرات ما به جای محصولات با ارزش افزوده بالا، همچنان مواد خام و نیمهخام است. در سوی دیگر این طیف، صادراتی به ارزش زیر هزار دلار نیز ثبت شده که نشان از نبود یک استراتژی منسجم و تمرکز بر کالاهای بیارزش دارد.
بازارهایی که با دست خودمان از دست دادیم: دو مثال تکاندهنده
۱. بازار ۲.۵ میلیارد دلاری لبنیات:
ترکیه سالانه بیش از ۲.۵ میلیارد دلار محصولات لبنی در بازار خود به فروش میرساند. ایران، با وجود داشتن برندهای قدرتمند و توان تولیدی بالا در صنعت لبنیات، حتی در میان ۱۰ مقصد اول صادراتی لبنیات ایرانی نیز جایی ندارد! در حالی که پنیرهای خاص ایرانی میتوانستند در این بازار جایگاه ویژهای داشته باشند، ما عملاً این بازار پرسود را به رقبای خود واگذار کردهایم.
۲. بازار ۲ میلیارد دلاری شیرآلات ساختمانی:
ترکیه سالانه ۲ میلیارد دلار شیرآلات وارد میکند که سهم کشورهایی مانند آلمان (۱۷٪)، ایتالیا (۱۵٪) و چین (۱۴٪) است. سهم ایران چقدر است؟ یک دهم درصد (۰.۱٪)! این یعنی از یک بازار دو میلیارد دلاری، سهم ما تنها ۲.۵ میلیون دلار بوده است. این در حالی است که ترکیه سالانه ۸۰۰ هزار واحد مسکونی میسازد و تشنه مصالح ساختمانی است، اما صادرات سیمان ما به این کشور کمتر از ۳ کانتینر در روز است که آن هم با چالشهای داخلی مانند قطع مکرر برق و گاز روبرو است.
ریشههای ناکامی: چرا تجار ایرانی در بازار ترکیه موفق نیستند؟
مهرداد سعادت دهقان، رئیس اتاق مشترک ایران و ترکیه، چالشها را به چند دسته اصلی تقسیم میکند که نشان میدهد مشکل فراتر از تحریمهاست:
- چالشهای ساختاری: محدودیتهای بانکی، نوسانات شدید ارزی و هزینههای بالای لجستیک که تجارت را پرریسک و غیراقتصادی میکند.
- چالشهای استانداردی: ناتوانی در انطباق با استانداردها و گواهیهای کیفی و بهداشتی ترکیه، که مانع ورود کالاهای ما به خصوص در بخش غذایی میشود.
- چالشهای دانشی: به گفته سعادت دهقان، بسیاری از صنایع کوچک و متوسط شناخت درستی از بازار ترکیه، نیاز مصرفکننده و قوانین آن ندارند. تجارت ما بیشتر سنتی است تا مبتنی بر داده و تحلیل بازار.
- رفتارهای غیرحرفهای: به تعبیر رئیس اندیشکده حکمرانی هوشمند، «فقدان رفتار حرفهای، اصولی و علمی در تجارت خارجی» باعث شده حتی پتانسیلهای موجود نیز از دست برود.
راهکارها روی میز است، اما آیا ارادهای برای اجرا وجود دارد؟
کارشناسان راهحلهایی مانند استفاده از پلتفرمهای دیجیتال (اطلس تجارت ایران)، توافقات ترجیحی، تسویه با ارزهای محلی (ریال-لیر) و تمرکز بر بازاریابی B2B را پیشنهاد میدهند.
اما سوال اساسی اینجاست: آیا این راهحلهای فنی و تاکتیکی میتوانند بر مشکلات ریشهای و استراتژیک غلبه کنند؟ تا زمانی که ثبات اقتصادی در داخل وجود نداشته باشد، زیرساختهای تولید (مانند برق و گاز) با بحران مواجه باشند و دیپلماسی اقتصادی ما نتواند موانع بانکی و گمرکی را به صورت بنیادین حل کند، پلتفرمهای دیجیتال و نشستهای تجاری صرفاً مُسکنهای موقتی برای یک بیماری عمیق خواهند بود. از دست دادن بازار ترکیه، هشداری جدی است که نشان میدهد مشکل اصلی، نه در آن سوی مرز، که در سیاستگذاریهای داخلی ما نهفته است.