پشت پرده اختلاف ایران و افغانستان / حقابه چه شد؟
مسئله حقابه ایران از رود هیرمند به یکی از چالشهای مهم زیستمحیطی، سیاسی و امنیتی بین دو کشور تبدیل شده است. طبق معاهده سال ۱۳۵۱ هجری شمسی (۱۹۷۳ میلادی)، افغانستان موظف است سالانه ۸۲۰ میلیون متر مکعب آب به ایران تحویل دهد.

در سالهای اخیر، این حقابه به طور کامل پرداخت نشده و استان سیستان و بلوچستان با بحران جدی آب مواجه شده است.
دلایل اصلی عدم پرداخت حقابه ایران توسط افغانستان
۱. اختلاف در تفسیر معاهده ۱۳۵۱
معاهده ۱۳۵۱ میان ایران و افغانستان، حجم دقیق آب و نحوه تقسیم آن را مشخص کرده است. اما افغانستان در سالهای اخیر با تفسیر محدودکننده از مفاد معاهده و با استناد به بندهای مربوط به خشکسالی، پرداخت کامل آن را به تعویق انداخته یا کاهش داده است.
۲. ساخت سدهای متعدد برای کنترل آب
احداث سدهایی نظیر سد کمال خان و سد کجکی بر روی رود هیرمند باعث شده افغانستان توان کنترل جریان آب به سمت ایران را داشته باشد. برخی تحلیلگران این اقدام را بخشی از استراتژی آب به عنوان اهرم فشار سیاسی میدانند.
۳. کاهش بارشها و خشکسالی شدید
افغانستان با خشکسالیهای گسترده و کاهش منابع آبی روبروست. مقامهای افغان بارها اعلام کردهاند که اولویت اول آنها تأمین آب شرب و کشاورزی داخلی است و رهاسازی آب به ایران را منوط به بهبود شرایط بارندگی دانستهاند.
۴. ضعف نهادهای اجرایی افغانستان
نبود حکومت مرکزی قدرتمند و باثبات در افغانستان، بهویژه پس از حاکمیت مجدد طالبان، اجرای کامل تعهدات بینالمللی این کشور را با مشکل مواجه کرده است. در بسیاری موارد، اختلاف میان مقامات محلی و دولت مرکزی افغانستان، مانع توافق عملی با ایران میشود.
۵. استفاده ابزاری طالبان از منابع آب
تحلیلگران معتقدند طالبان از منابع آب بهعنوان ابزار فشار دیپلماتیک و امتیازگیری سیاسی در مذاکرات با ایران استفاده میکند. بستن یا رهاسازی آب، گاهی به طور مستقیم با تحولات روابط سیاسی و مرزی دو کشور ارتباط پیدا میکند.
جمعبندی
رود هیرمند و حقابه ایران از این رود، نه تنها مسئلهای زیستمحیطی و معیشتی برای مردم سیستان و بلوچستان، بلکه پروندهای با ابعاد حقوقی و امنیتی میان ایران و افغانستان است. حل این بحران نیازمند دیپلماسی فعال، بهرهگیری از ظرفیتهای حقوق بینالملل، و تعاملات منطقهای پایدار خواهد بود.