جزئیات مزایده هواپیمایی آسمان مشخص شد
طبق اطلاعات کسب شده، هواپیمایی آسمان که زیر مجموعه صندوق بازنشستگی کشوری است، به صورت مزایده آنلاین و به روش حراج تکرار شونده و به شکل پیمان مدیریتی واگذار میشود.

یکی از روشهای وصول مطالبات صندوق تامین اجتماعی از دولت، از طریق واگذاری شرکتها به تامین اجتماعی و صندوقهای زیر مجموعه وزارت کار از جمله صندوق بازنشستگی کشوری است.
در این زمینه هلدینگ شستا و هلدینگهای زیر مجموعه صندوق بازنشستگی کشوری به گونهای گسترده شده است که اداره آنها وقت یک وزیر را به طور کامل میتواند بگیرد و وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی اگر بخواهد فقط به امور حدود ۷۰۰ شرکت زیر مجموعه تامین اجتماعی و صندوق های زیرمجموعه بپردازد، عملاً وقتی برای رسیدگی به امور کارگران تعاونگران و امور اجتماعی و رفاه نخواهد گرفت.
در این زمینه احمد میدری وزیر تعاون کار، تعاون و رفاه اجتماعی قبلا نیز اعلام کرده است، ما میخواهیم برخی از هلدینگها و شرکتهایی که لازم نیست، را واگذار کنیم و به جای آن شرکتهایی که به آن نیاز داریم را تقویت کنیم، از جمله هلدینگ لبنیاتی را واگذار کنیم و به جای آن هلدینگ دارویی را که به درد بیمه شدگان تامین اجتماعی و بازنشستگان میخورد را تقویت کنیم.
اخیرا ویدیویی از وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی منتشر شد که در جمع مدیران شرکت هواپیمایی آسمان میگوید، مگر چه تعداد هواپیمای فعال دارید که حقوق نجومی و تعداد زیادی کارمند در این شرکت وجود دارد، باید اینها بهینهسازی شود.
خبرنگار موضوع را از خود شرکت آسمان و وزارت تعاون،کار و رفاه اجتماعی پیگیری کرد و به این نتیجه رسید که طبق گفته برخی مدیران، قرار است این شرکت هواپیمایی در قالب یک مدل جدیدی واگذار شود، به گونهای که مالکیت تحت ید و اختیار صندوق بازنشستگی کشوری بماند، اما حقوق آن به صورت خصوصی به دیگران واگذار شود و واگذاری به شکل مزایده تکرار شونده در قالب حراج و دریافت پاکتها برگزار شود و حتی جریان مزایده نیز به صورت زنده پخش شود و در اختیار همگان و همه ذینفعان قرار گیرد.
در این زمینه در این زمینه، همچنین گفته شد تاکنون مزایده برگزار نشده و قرار است این مزایده به شکل جدید و به روش مزایده تکرار شونده و در حضور همگان برگزار شود.
پیش از این محمدرضا سعیدی مدیرعامل شستا نیز گفته بود، هدف ما از واگذاری، رهاسازی شرکتها نیست، بلکه میخواهیم شرکتها را بهینه کنیم و سودآور نماییم و سپس واگذار کنیم تا ارزش افزوده برای شستا داشته باشد.
تجربه خصوصی سازی که عملاً به رهاسازی انجامید، متاسفانه باعث شد، برخی از شرکتهایی که قبلاً سودآور بودند و یا بهرهوری داشتند، با رهاسازی و به نام خصوصی سازی از چرخه تولید خارج شده و مشکلات عجیب کارگری نیز پیدا کردند و حتی دولت مجبور شد، برخی از این شرکتهای واگذار شده را دوباره به خود برگردانند، از جمله آن میتوان به واگذاری ناموفق کشت و صنعت هفتتپه یا واگذاری هپکو اشاره کرد که بعد از واگذاری دچار بحران شدند.
به هر حال اگر واگذاریها به گونهای باشد که منجر به رشد بهرهوری و افزایش اشتغال و تولید شود، همگان از آن استقبال میکنند، اما اگر واگذاری به معنای رهاسازی و افت تولید و کاهش اشتغال شود، هیچکس حاضر نیست، شرکتهای سرپای کشور را به رکود و ورشکستگی بکشاند.