خصوصی سازی سایپا در ایستگاه اهلیت سنجی متقاضیان
خصوصی سازی صنعت خودروی ایران به ویژه پس از تجربه ایران خودرو، حالا به ایستگاه مهم دیگری رسیده است: واگذاری سهام مدیریتی سایپا. این واگذاری به عنوان دومین قطب خودروسازی کشور، نگاهها را به خود جلب کرده و چندین بازیگر عمده و بعضاً جنجالی برای تصاحب آن صف کشیدهاند.

از جمله متقاضیان میتوان به گروه صنعتی انتخاب، هلدینگ گلستان، بابک زنجانی و البته کرمان موتور اشاره کرد. در این میان، کرمان موتور به عنوان یکی از بازیگران قدیمی و شناخته شده صنعت خودرو، ادعای اهلیت و توانمندی برای تصاحب این خودروساز بزرگ را دارد.
در ادامه به بررسی دقیقتر وضعیت، سوابق، توانمندیها، برنامههای آتی و چالشهای احتمالی این شرکت خواهیم پرداخت تا ببینیم آیا کرمان موتور گزینه مناسبی برای این واگذاری حساس هست یا خیر؟
بررسی توانمندیهای کرمان موتور؛ از مونتاژ تا خودکفایی
کرمان موتور در دهه 1370 به عنوان یکی از نخستین خودروسازان خصوصی کشور کار خود را آغاز کرد. برخلاف بسیاری از رقبا، این شرکت از دل کویر بم و بدون پشتوانه خاصی رشد کرد. ابتدا با مونتاژ خودروهای دوو وارد بازار شد، سپس با هیوندای و فولکس واگن همکاری کرد و پس از آن در دوران تحریم، با برندهایی نظیر لیفان و JAC همکاری موفقی داشت. آنچه کرمان موتور را متمایز میکند، تداوم فعالیت تولیدی در شرایط دشوار و تمرکز بر ایجاد ساختار تولیدی پایدار است.
سرمایه انسانی؛ دارایی پنهان کرمان موتور
یکی از مهمترین نقاط قوت کرمان موتور، سرمایه انسانی آن و تجربه 30 سال فعالیت در این صنعت است. این شرکت در سالهای اخیر سرمایهگذاری قابل توجهی در آموزش، حفظ و توسعه منابع انسانی خود انجام داده است. با استقرار در منطقه ویژه اقتصادی ارگ جدید، کرمان موتور موفق شده نه تنها اشتغال مستقیم گستردهای ایجاد کند، بلکه فضای زیستی و اجتماعی مناسبی برای کارکنان خود فراهم کند. این شرکت به حفظ نیروهای ماهر خود اهمیت میدهد، به گونهای که بسیاری از کارکنان آن سابقهای طولانی در صنعت خودرو دارد. در مقایسه با خودروسازان دولتی، کرمان موتور ساختاری چابکتر و منسجمتر در مدیریت منابع انسانی دارد.
توانمندی لجستیکی و زیرساختی
کرمان موتور دارای یکی از پیشرفتهترین مجموعههای صنعتی کشور در حوزه خودروسازی است. ارگ جدید بم، با برخورداری از خطوط تولید، واحدهای رنگ، تست، لجستیک و خدمات پس از فروش، یک اکوسیستم خودروسازی کامل را تشکیل داده است. این شرکت تجربه واردات، مونتاژ، توسعه محصول، فروش و خدمات پس از فروش را به شکل یکپارچه در اختیار دارد. برخلاف بسیاری از متقاضیان خرید سایپا که صرفاً به دنبال سرمایهگذاری مالی هستند، کرمان موتور از منظر زیرساختی و عملیاتی آماده تصدی مدیریت سایپا است.
ساختار مالکیتی
کرمان موتور تحت مالکیت بخش خصوصی واقعی قرار دارد. این ساختار باعث شده که تصمیم گیریها در این شرکت سریعتر، شفافتر و مبتنی بر منافع اقتصادی واقعی باشد. برخلاف ساختار خصولتی برخی رقبا که با لابی و رانت اداره میشوند، کرمان موتور در بازار رقابتی رشد کرده و بقای خود را مدیون کارایی و بهرهوری است.
رقبا چه کسانیاند؟
در کنار کرمان موتور، متقاضیانی همچون گروه صنعتی انتخاب، هلدینگ گلستان و حتی بابک زنجانی )از طریق شرکتهای واسطهای( مطرح شدهاند. اما بررسیها نشان میدهد که این گزینهها با چالشهای جدی مواجهاند:
- گروه صنعتی انتخاب بیشتر در حوزه لوازم خانگی فعال است و با وجود تجربه بالا و عملکرد مناسب در این حوزه، تجربه عملیاتی در صنعت خودروسازی ندارد. حضور در این صنعت نیازمند دانش تخصصی، زنجیره تأمین قوی و تجربه فنی گسترده است که این گروه فاقد آن است.
- هلدینگ گلستان گرچه یکی از قدیمیترین مجموعههای بازرگانی ایران است، اما تمرکز آن بر صنایع غذایی و واردات بوده و تاکنون پروژه صنعتی در مقیاس دومین خودروساز کشور اجرا نکرده است.
- بابک زنجانی و شرکتهای وابسته به او، به دلیل سوابق قضایی، ابهام در منابع مالی و عدم شفافیت ساختاری، فاقد صلاحیت مدیریتی برای در اختیار گرفتن چنین مجموعهای هستند. واگذاری سایپا به این دسته از خریداران میتواند خطر بازگشت به الگوهای فساد و ناکارآمدی را در پی داشته باشد.
چالشهایی که خریدار و مدیریت بعدی سایپا با آن مواجه خواهد شد
مسیر تصدی مدیریت سایپا برای هریک از متقاضیان خالی از چالش نیست:
- فرهنگ سازمانی سایپا ممکن است با ساختار مدیریت بعدی سایپا همخوانی نداشته باشد و تغییر آن نیاز به زمان و برنامه ریزی دارد.
- مطالبات انباشته و بدهیهای مالی سایپا میتواند فشار زیادی بر تراز مالی آن شرکت وارد کند.
- مقاومت درونی بدنه مدیریتی سایپا در برابر اصلاحات ساختاری یکی از موانع جدی است که مدیریت آینده باید با آن مواجه شود.
- نگاه نهادهای نظارتی و سیاسی به واگذاری این مجموعه بزرگ نیز ممکن است تصمیم گیریها را کُند و پیچیده کند.
اگر به تاریخچه، ساختار و برنامههای اعلام شده کرمان موتور و سایر رقبای آن در این مسیر نگاهی کنیم، میتوان گفت این شرکت نه تنها اهلیت پایهای برای خرید سایپا را دارد، بلکه میتواند موتور محرکهای برای پوست اندازی صنعت خودروی ایران باشد. این شرکت که کار خود را از صفر آغاز کرده، در طول بیش از سه دهه فعالیت مستمر، توانسته است با همکاری سه برند بزرگ جهانی (جنرال موتورز، فولکس واگن و هیوندای)
دانش و تجربه ارزشمندی را در سبد خود انباشته کند. چنین سابقهای برای هر خودروسازی، یک امتیاز برجسته و نادر در بازار ایران است.
کرمان موتور در حوزه منابع انسانی نیز یکی از شرکتهای فعال و سازمان یافته کشور است. برخورداری از نیروهای متخصص، بهره مندی از آموزشهای مستمر و توجه به ارتقای کیفیت زندگی شغلی کارکنان از نقاط قوت مهم این مجموعه به شمار میرود؛ عواملی که در صورت در اختیار گرفتن مدیریت سایپا، میتواند به افزایش بهره وری، رضایت شغلی و کیفیت تولید منجر شود.
برنامههایی که کرمان موتور برای آینده سایپا اعلام کرده، نه تنها نشان دهنده یک نگاه واقع گرایانه به وضعیت فعلی صنعت خودرو است، بلکه تصویری از آیندهای توسعه یافته، فناورانه و رقابتی ارائه میدهد. از افزایش تیراژ تولید به یک میلیون دستگاه در سال، تا توسعه فناوری، بومی سازی، کاهش هزینههای لجستیکی، تضمین سودآوری، سرمایه گذاری یک میلیارد دلاری و اصلاح ساختار مدیریتی؛ همه این برنامهها برگرفته از بیش از یک سال مطالعه تخصصی در درون این شرکت هستند.
سامان فیروزی، مدیر عامل کرمان موتور صراحتاً اعلام کرده است که هدف کرمان موتور از این واگذاری، صرفاً تملک نیست، بلکه ایجاد بزرگترین گروه خودروسازی کشور و قرار دادن آن در جمع 10 خودروساز برتر جهان طی پنج سال آینده است. این هدف گذاری جاهطلبانه اگرچه بلندپروازانه است، اما با توجه به ظرفیتهای تولیدی موجود در کرمان موتور و سایپا و همچنین برنامه دقیق و مدون، دور از ذهن نیست.
از سوی دیگر، رقبا و مدعیان دیگر برای خرید سایپا، یا از تجربه کافی در صنعت خودرو برخوردار نیستند، یا گذشتهای پر از ابهام و چالش دارند؛ از جمله بابک زنجانی که نامش با اتهامات اقتصادی گره خورده، گروه صنعتی انتخاب که بیشتر در صنعت لوازم خانگی فعال است تا خودرو و هلدینگ گلستان که تجربه عملیاتی در حوزه تولید خودرو ندارد. در این مقایسه، کرمان موتور تجربه، زیرساخت، نیروی انسانی و برنامه ریزی دقیق را از خود نشان میدهد.
با همه اینها، کرمان موتور نیز با چالشهایی مواجه خواهد بود؛ از جمله مقاومتهای درون سازمانی سایپا، موانع بروکراتیک، فشارهای سیاسی و ضرورت حفظ تعادل میان اصلاح ساختار و حفظ اشتغال. با این حال، اگر دولت با نگاهی استراتژیک و بر پایه اهلیت واقعی تصمیم گیری کند، کرمان موتور میتواند انتخابی منطقی، مؤثر و آینده ساز برای هدایت سایپا در مسیر توسعه باشد.
با تمام این تفاسیر و حواشی شکل گرفته پیرامون خصوصی سازی ساپیا و متقاضیان این سهام، باید دید نتیجه اهلیت سنجی متقاضیان به چه صورت اعلام خواهد شد و در ادامه آن سازمان بورس و سایر نهادهای نظارتی چه دیدگاهی نسبت به این مسیر از خود نشان خواهند داد؟