۲ واحد پولی ایران رسما مشخص شد / خداحافظ تومان!
با حذف 4 صفر از پول ملی، «تومان» برای همیشه حذف میشود و تنها «ریال» و «قِران» در ساختار جدید پولی کشور باقی خواهند ماند.

کمیسیون اقتصادی مجلس، طرح حذف 4 صفر از پول ملی را بهتازگی تصویب کرد؛ تصمیمی که نام واحد پولی را به «ریال جدید» تغییر میدهد و هر ریال را معادل ۱۰ هزار ریال فعلی و ۱۰۰ قِران تعریف میکند. این مصوبه بر اساس لایحهای است که دقیقاً 6 سال پیش به مجلس ارائه شد و از آن زمان تاکنون کار روی «حذف صفرها» ادامه داشت.
به گفته شمسالدین حسینی، رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس «در لایحه دولت پیشنهاد شده بود عنوان پول از ریال به تومان و واحد خُرد پولی به قِران تغییر کند، اما با توجه به قانون بانک مرکزی مبنی بر اینکه واحد پول ایران ریال است، این کمیسیون رأی داد نام پول ملی همچنان ریال باقی بماند و واحد خرد پولی، قِران، مطابق مصوبه قبلی تأیید شد و بر این اساس هر ریال جدید معادل ۱۰ هزار ریال فعلی و معادل ۱۰۰ قِران خواهد بود.»
دلایل مدافعان
مدافعان این طرح به مزایای آن اشاره میکنند، آنها میگویند حذف صفرها از پول به کاهش پیچیدگی محاسبات و سادهسازی تراکنشهای مالی در زندگی روزمره میانجامد. در حال حاضر به دلیل تورم موجود و وجود یک «صفر» اضافه «ریال»، تراکنشهای مالی در بسیاری موارد سختتر شده است و به گفته مدافعان طرح حذف صفرها، این کار میتواند چنین مشکلی را برطرف کند و از طرف دیگر به بهبود وجهه بینالمللی و کاهش شوک روانی ناشی از اعداد چندرقمی در مبادلات جهانی بینجامد. با اینکه به نظر میرسد دلیل احیای واحد تاریخی «قِران» نوعی بازگشت به نماد هویتی پول در 200 سال پیش باشد.
تورم را پایین نمیآورد
اما منتقدان طرح حذف صفرها نیز استدلالهایی دارند که معتقدند کاش طراحان چنین برنامهای به این چند نکته نیز توجه میکردند: اول اینکه به نظر میرسد حذف صفرها به نوعی برای تخلیه اثر روانی تورم موجود طراحی شده باشد. اما باید توجه داشت که تورم یک بیماری بنیادی است. تورم ناشی از چاپ پول بدون پشتوانه، کسری بودجه دولت، ضعف تولید داخلی و تحریمها و اختلال در زنجیره تأمین کالاست و حذف صفرها هیچیک از این ریشهها را درمان نمیکند.
از سوی دیگر، اثر روانی حذف صفرها از پول نیز محدود و موقت است. به این معنا که در کوتاهمدت ممکن است امیدواری ایجاد کند، اما، اگر تورم مهار نشود، مردم بهسرعت میفهمند که قیمتها نسبیاند؛ مثلاً اگر امروز نان ۱۰۰۰ تومان است، پس از حذف صفر ۰.۱ ریال میشود، اما فردا ۰.۱۲ ریال خواهد شد. به زیمبابوه نگاه کنید که پس از حذف ۱۲ صفر در سال ۲۰۰۸، تورم در یک سال به ۶۰۰ درصد رسید! در واقع تغییر ارزش اسمی پول بدون مهار تورم بنیادی، مانند تغییر واحد اندازهگیری دما از سانتیگراد به فارنهایت است چون هوا همچنان گرم است!
رضا علایی استادیار اقتصاد دانشگاه تهران در این باره میگوید: «تغییر ارزش اسمی در فقدان چشمانداز کنترل بنیادی تورم بیاثر است و چندان طول نمیکشد که صفرهای مزاحم دوباره پیدا شوند.»
نگاهی به تجربه کشورهای موفق (مثل ترکیه و برزیل) نشان میدهد که در فرآیند حذف صفرها، این کشورها ابتدا تورم را مهار و سپس صفرها را حذف کردند و کشورهای شکستخورده (ونزوئلا، زیمبابوه) حذف صفرها را جایگزین اصلاحات ساختاری کردند و تورم اُفتی نداشت.
چالش بازنویسی دفاتر
از سوی دیگر، بازنویسی سیستمهای مالی پس از حذف صفرها، یک عملیات عظیم فنی-اقتصادی است که حداقل ۲ تا ۳ سال زمان، صدها میلیون دلار هزینه و هماهنگی چندین دستگاه اجرایی و هزاران شرکت دولتی و خصوصی را میطلبد. به طور مثال نرمافزارهای بانکی که همین حالا هم گاه با مشکلاتی روبهرو هستند (شبکه شتاب، ساتنا، پایا) باید دست به تغییر کدهای محاسباتی برای تبدیل واحد پول و واحدهای اعشاری (قِران) بزنند. سیستمهای حسابداری شرکتها باید دفاتر قانونی، اسناد مالی و ترازنامههای تاریخی خود را بازنویسی کنند. بورس اوراق بهادار باید قیمتگذاری سهام، شاخصها و ارزش معاملات را اصلاح کند و قراردادهای حقوقی (وام، اجاره، بیمه) و تمام اسناد با واحد پولی جدید بازنگری شود.
رضا علایی در این باره میگوید: «تغییر واحد پولی یک فرآیند چند ساله است و فقط با تصویب در مجلس رخ نمیدهد. همه دفاتر مالی شرکتها، بانکها، مناسبات بین اشخاص حقیقی و حقوقی و تجار و گزارشهای مالی دو سه سال اخیر، همه باید بازنویسی شود. در همه نرمافزارهای حسابداری، سیستمهای بانکی و بورسها و سپردهگذاری مرکزی، باید دیتابیسها را از نو سازماندهی کرد. این تغییر فراتر از یک باز ارزشگذاری مجدد واحد پولی بلکه تغییر واحد پولی است حتی واحد جزء جدید هم به سیستم اضافه میشود، به این معنا که همه نرمافزارهای مالی زین پس باید به جای تعریف یک متغیر طبیعی، مجموعهای از متغیرهای اعشاری را در نظر بگیرند تا بتوانند قِران را نشان دهند. این امر الزامات فنی پیچیدهای را در تغییر سیستمها ایجاد میکند که زمان انطباق را بسیار افزایش میدهد و متأسفانه با چشمانداز تورم موجود در این زمان طولانی، مجدداً صفرهای مزاحم ظاهر خواهند شد.»
علایی به نکته سوم در حذف صفرها از پول ملی اشاره میکند و میافزاید: «مصوبه کمیسیون اقتصادی هماکنون خلاف عرف جامعه است و هر چیزی که خلاف عرف باشد بهسختی مورد پذیرش و اجرا قرار میگیرد. مردم هماکنون 4 صفر را در اقوال خود حذف کردهاند، آنها به طور عرفی مثلاً به ۱۴ هزار تومان میگویند ۱۴ تومان. حالا قرار است به این ۱۴ هزار تومان بگویند ۱۴ ریال و خودتان تصور کنید که چقدر این مسأله قابل قبول است.»
دست آخر اینکه از دیدگاه او «این امر مهمترین اولویت اصلاح اقتصادی در شرایط حاضر نیست. تصویب آن در شرایط حاضر انحراف سیاستگذار و مجری از مسائل اصلی است.»
عبور از سایه تورم، شرط بقای ریال جدید
تصویب حذف 4 صفر از پول ملی، اگرچه از نظر فنی قابل اجراست، اما در نبود سه پایه اساسی – کنترل ساختاری تورم، اصلاح نظام بانکی، و همراهی اجتماعی – محکوم به تکرار چرخه باطل است. موفقیت این طرح در گرو اولویتدهی به مهار تورم (با ابزارهایی مانند استقلال بانک مرکزی و انضباط بودجهای) است، نه صرفاً جابهجایی ممیزها. ریال جدید تنها زمانی زنده میماند که اقتصاد ایران از تورم مزمن کنونی خارج شود؛ وگرنه تاریخ تکرار میشود: صفرها همیشه بازمیگردند.