اخبار خودرو در یک نگاه

بار اساسی تجارت روی دوش گاز!

آمارهای اقتصادی و گمرکی، کمی دیر به دست مصرف کننده می‌رسد. آخرین آمار موجود، مربوط به 11 ماه نخست سال 1403 است.

بار اساسی تجارت روی دوش گاز!

   در لیست بلندبالای صادرات غیرنفتی ایران، اگر از نام و کد تعرفه‌ها بگذریم، یک چیز خودش را به رخ می‌کشد: گاز. گاز طبیعی فشرده، پروپان، متانول، بوتان، نفت سفید، قیر، اوره، آمونیاک. تمام ستون‌های صادرات کشور با مشتقات نفت و گاز پر شده؛ داستان همان است که بود، فقط شکلش کمی تغییر کرده است.

ایران در ۱۱ ماهه ابتدایی سال ۱۴۰۳، حدود ۲۰ میلیون تن گاز طبیعی به حالت فشرده صادر کرده است. همین یک قلم، حدود ۶.۶ میلیارد دلار ارز وارد کشور کرده. عددی که از جمع چندین و چند کالای صادراتی کشاورزی یا صنعتی هم بیشتر است. بالای لیست ایستاده و تکان هم نمی‌خورد. پشت سرش پروپان است؛ ۶میلیون تن با ارزآوری حدود ۳.۳ میلیارد دلار. در رتبه سوم متانول نشسته، کمی پایین‌تر بوتان. همه چیز بوی گاز می‌دهد.

وزن اصلی همچنان بر دوش انرژی است

این ترکیب، نشان می‌دهد که برخلاف شعارهایی که درباره متنوع‌سازی صادرات داده می‌شود، وزن اصلی همچنان بر دوش انرژی است. حتی وقتی نفت خام سرخط خبرها نیست، مشتقاتش حضور پررنگی دارند. متانول، اوره، آمونیاک، نفتا، قیر، روغن‌های صنعتی، همه و همه بخشی از همین خانواده‌اند. این یعنی آن‌چه از خاک بیرون کشیده می‌شود، همچنان ستون فقرات صادرات ایران است.

در مقابل، جای بعضی کالاها در فهرست پرفروش‌های صادراتی خالی است. نه پسته‌ای دیده می‌شود، نه زعفرانی، نه فرشی، نه دستگاهی. کالای مصرفی نهایی در این لیست نیست. کسی از ما کالا نمی‌خرد تا استفاده کند؛ همه‌چیز یا سوخت است یا خوراک صنایع دیگر کشورها. نه برندی، نه بسته‌بندی، نه نامی که بیرون از مرزها شناخته شده باشد. مثل آن است که اقتصاد صادراتی ایران در حد تامین‌کننده مواد اولیه متوقف مانده است.

بازار صادرات ایران حالا تقریباً مشخص است. چین، هند، عراق، امارات، ترکیه. گاهی روسیه، گاهی افغانستان. مقصدها تغییر زیادی نکرده‌اند. درواقع، در سال‌هایی که ارتباط با بازارهای اروپا و شرق آسیا محدود شده، این پنج کشور نقش حیاتی پیدا کرده‌اند. آنها فراتر از مشتری و در واقع شریک معاملاتی‌اند. گاهی تهاتر می‌شود، گاهی پای ارزهایی مثل یوآن و درهم در میان است، گاهی هم تسویه‌ها از طریق کشور سوم انجام می‌شود.

آمار گمرک چیز زیادی درباره داستان پشت این صادرات نمی‌گوید. فقط عدد است و وزن و دلار. اما از همین عددها می‌شود فهمید که اقتصاد ایران، هرچقدر هم به سیاست خودکفایی دل بسته باشد، هنوز از گاز درآمد دارد. هنوز مشتریانی هستند که حاضرند از ایران انرژی بخرند. اینکه این درآمدها چگونه خرج می‌شود، بحث دیگری است. اما وجود این درآمدها در بحبوحه محدودیت‌های بین‌المللی، خودش پیام خاصی دارد.

ماده اولیه را می‌فروشیم و محصول نهایی را وارد می‌کنیم

برخی از کالاها در این لیست چشمگیرند. برای مثال، صادرات اوره به حدود ۴ میلیون تن رسیده است. متانول بالای ۵ میلیون تن. قیر، نزدیک به ۲.۵ میلیون تن. اینها مواد خامی هستند که در کشورهای دیگر به محصولات با ارزش‌افزوده بالا تبدیل می‌شوند. چیزی که در ایران شکل نگرفته، در جاهای دیگر جان می‌گیرد. ما ماده اولیه را می‌فروشیم و محصول نهایی را وارد می‌کنیم، اگر مجاز باشد و در لیست اولویت‌های ارزی اعلام شده از سوی کارگروه‌ها و کمیته‌های مختلف باشد.

در نگاه دقیق‌تر، می‌توان گفت صادرات انرژی برای ایران تبدیل به یک شبکه موازی اقتصاد شده؛ شبکه‌ای که خودش قوانین خاص خود را دارد. فروش با تخفیف، دور زدن تحریم‌ها، استفاده از کشتی‌های اجاره‌ای، پرداخت‌های غیرمستقیم، همه بخشی از این مدل‌اند. حتی گاهی قراردادهایی امضا می‌شود که دولت در رسانه‌ها درباره آن سکوت می‌کند، ولی در آمار صادرات خودش را نشان می‌دهد.

نکته این‌جاست که این ترکیب صادراتی، بسیار وابسته به شرایط بین‌المللی است. اگر قیمت گاز پایین بیاید، اگر مسیرهای حمل‌ونقل مختل شود، اگر مشتری‌ها سیاست‌های وارداتی‌شان را عوض کنند، بخش بزرگی از این درآمدها ممکن است دود شود. اتفاقی که در برخی ماه‌ها افتاده و به تغییرات عجیب در حجم صادرات منجر شده است. برای نمونه، در مهر و آبان صادرات متانول افت قابل‌توجهی داشته، چون تقاضا در بازار چین افت کرده بود.

برای بسیاری، این‌که ایران هنوز صادرات انرژی دارد، خودش خبر مثبتی است. در سال‌هایی که تحریم‌ها دست‌وپای بسیاری از صنایع را بسته، اینکه هنوز بشود گاز و مشتقاتش را فروخت، نوعی بقای اقتصادی محسوب می‌شود. اما اگر دقیق‌تر نگاه کنیم، تکراری بودن اقلام صادراتی و نبود تنوع در آنها، می‌تواند زنگ خطر باشد. اقتصاد ایران در زمین بازی جهانی نقش تامین‌کننده مواد خام را دارد؛ جایگاهی که در بلندمدت سود چندانی برای کشور ندارد.

موتور صادرات ایران هنوز خاموش نشده است

با این حال، این گزارش یک واقعیت را روشن می‌کند: موتور صادرات ایران هنوز خاموش نشده است. صدای این موتور گاهی آهسته می‌شود، گاهی تُند، ولی همچنان روشن است. این گزارش، بیشتر از اینکه لیستی از کالاها باشد، نشان‌دهنده تصویری است از یک اقتصاد که هنوز تلاش می‌کند در بازی جهانی بماند. اینکه چطور بماند، سوالی است که شاید تا پایان سال بتوان به آن بهتر پاسخ داد.

در هفته‌های اخیر، زمزمه‌هایی از باز شدن دوباره پنجره‌های تجاری به کمک مذاکره سیاسی به گوش می‌رسد. برخی امید دارند که گفت‌وگوهای تازه با غرب یا همسایگان، گره‌هایی از تجارت خارجی باز کند. اگر این گشایش‌ها اتفاق بیفتد، ترکیب صادرات ایران تغییر می‌کند؛ راه برای ورود به بازارهای جدید باز می‌شود و شاید جای مواد خام را کالاهای با ارزش‌افزوده بگیرد.

فعلاً اما این امیدها بیشتر در حد تحلیل و گمانه‌زنی است. صادرکنندگان با احتیاط نگاه می‌کنند و چشمشان به تحولات سیاسی دوخته شده است. اگر اتفاقی بیفتد، امسال می‌تواند متفاوت باشد؛ سالی که در آن، تجارت ایران فقط بر دوش گاز و قیر نباشد. گشایش، اگر بیاید، بازی را عوض می‌کند.

ارسال نظر