یک معامله بزرگ در خاورمیانه!
ریاض در حال بررسی متحدان جدید غیرغربی با قدرتهای هستهای برای تامین امنیت خود است. این در حالی است که پاکستان در آستانه ورود به رقابتهای خلیج فارس قرار دارد تا در ازای آن کمکهای مالی دریافت کند.

در چند روز گذشته، ریاض و اسلامآباد «توافقنامه دفاعی متقابل استراتژیک» امضا کردند؛ توافقی که ممکن است زمینه را برای همصدایی عربستان سعودی با نیروهای نظامی هستهای پاکستان به وجود آورد؛ نیرویی که بهعنوان یکی از قدرتمندترین نیروهای هستهای شناخته و حمایتش برای پادشاهی مفید است. پاکستان اصرار دارد که داشتن تسلیحات هستهای بدین معنا نیست که بمبهای هستهای در دستور کار اسلامآباد و ریاض قرار دارند، بلکه آنچه حاصل شده یک شراکت دفاعی سنتی است. از سوی دیگر، مقامات سعودی تاکید دارند که این شراکت به مراتب مهمتر از آن چیزی است که به نظر میرسد. این امر همچنین شایعاتی را مطرح کرده مبنی بر این که ریاض به شکلی ضمنی به دنبال پناه گرفتن زیر چتر هستهای پاکستان است بدون آن که به این سلاح مجهز شود.
از منظری دیگر این شراکت ممکن است بهعنوان یک رویداد مهم در سیستم بینالمللی مورد بررسی قرار بگیرد، اما روابط سعودی-پاکستان همیشه از دهه 1960 تاکنون چنین همکاریها و همصداییهایی را تجربه کرده است؛ برای مثال، استقرار نیروهای پاکستان در عربستان سعودی و حمایت مالی سعودیها از پاکستان در طول سالها. اما امضای توافقنامه اخیر مهم است زیرا نشاندهنده تردید ریاض نسبت به رویکرد حمایتی ایالات متحده است.
مسائل کلیدی در توافقنامه پرحاشیه پادشاهی و اسلامآباد
توافق میان عربستان و پاکستان دو بعد دارد: نخست، این شراکت بازتابی از نگرانی عربستان سعودی از سلطه روزافزون اسرائیل بر منطقه است و دوم، پیشرفت برنامه هستهای ایران. حملات بیسابقه اسرائیل مانند حمله به قطر، جهان عرب را نگران کرده است. از سوی دیگر، برنامه هستهای ایران نیز به کلافی سردرگم تبدیل شده و پس از سالها تحریمهای قدرتهای غربی، تهران در این زمینه پیشرفتهایی جدی داشته؛ پیشرفتهایی که ریاض را نگران کرده است. پادشاهی ممکن است پس از حملات 2019 به تاسیسات نفتی عربستان، چندان به ایالات متحده اعتمادی نداشته باشد؛ حملاتی که تولید نفت عربستان را بهطور موقت کاهش داد و به نصف رساند.
از منظر پاکستان، این یک پیشنهاد اقتصادی ساده است. پاکستان، کشوری با وضعیت اقتصادی پیچیده و در عین حال دشوار، شریک جدیدی یافته تا دست یاری به سویش دراز کند و از منظر استراتژیک، بهویژه بهخاطر رقبای منطقهای همچون اسرائیل و هند، این اقدام میتواند دو بازیگر را از تهدیدات هستهای احتمالی آگاه سازد.
عربستان به دنبال متحدان جدید
اعتماد عربستان سعودی به ایالات متحده به دلایل مختلف کاهش یافته است. از منظر تاریخی، رهبران ریاض تحت حمایت ایالات متحده قرار داشته و دارند، اما پس از حمله حوثیها به تاسیسات نفتی آرامکو، مشخص شد که آمریکا تحت رهبری ترامپ تمایلی ندارد تا برای حمایت از متحدانش به گزینههای نظامی متوسل شده یا هر شکل دیگری مداخله کند. بنابراین، ریاض در حال بررسی متحدان جدید غیرغربی با قدرتهای هستهای برای تامین امنیت خود است.
این در حالی است که پاکستان در آستانه ورود به رقابتهای خلیج فارس قرار دارد تا در ازای آن کمکهای مالی دریافت کند. این امر میتواند بهعنوان یک معامله عادلانه در زمانی که پاکستان با بحران بدهی و مسائل مالی دست و پنجه نرم میکند، تبیین شود. سعودیها همیشه با ارائه وام و کمکهای مالی به پاکستان، حامی این بازیگر بودهاند. اما خطر دخالت در رقابتها همچنان باقی است زیرا پاکستان باید هم با افراطگرایی هند و هم تروریسم داخلی مبارزه کند.
چرا هند و ایران از این توافق نگران هستند؟
به ادعای مدرن دیپلماسی، توافق جدید میان عربستان و پاکستان تهدیدی مستقیم برای اسرائیل قلمداد میشود؛ تنها بازیگر هستهای خاورمیانه که امروز از رویکرد تهاجمیتری پیروی میکند.
با این حال از دید رهبران ایران این توافق زمینه را برای اجرای استراتژی محاصره از سوی ریاض هموار ساخته و تهدید بالقوه حاصل از آن ممکن است موجب شود تا ایران در مسیر رقابتهای جدی قرار بگیرد.
همزمان هند نیز از این شراکت نگران است چرا که علیرغم آن که دهلینو از هزینه نظامی هفت برابری در قیاس با اسلامآباد برخوردار است، اما در صورت تقویت تواناییهای نظامی پاکستان این بازیگر میتواند به تهدیدی بالقوه بدل گردد.
به باور ناظران این توافق را میتوان بهعنوان سیاستی با هدف بازتعریف تعادل در نظر گرفت که هدف آن کاهش وابستگی پادشاهی به ایالات متحده و جستوجوی شراکتهای جدید با کشورهای هستهای برای تامین امنیت است. طبیعتا پاکستان نیز تصور میکند همصداییاش با عربستان میتواند سد محکمی در برابر تهدیدهای ناشی از رویکرد هند تعریف کند. ایالات متحده پس از جنگ جهانی دوم امنیت خلیج فارس را عهدهدار بود، اما حالا از موضعش عقب نشسته است.
با این همه در این میان آنچه برای اسلامآباد با اهمیت است کمکهای مالی ریاض است؛ حتی اگر این کمکها در کوتاهمدت در اختیار این بازیگر قرار داشته باشد. با این حال مشارکت عمیقتر میان دو بازیگر ممکن است زمینه را برای ورود پاکستان به رقابتهای خلیج فارس هموار سازد. علاوه بر این، چنین توافقی احتمالا خطوط گسل جدیدی ایجاد خواهد کرد؛ خطوطی که بلوک پاکستان-عربستان سعودی را در برابر ایران، هند و شرکای استراتژیک دو بازیگر قرار خواهد داد.