جنگ درآمدی در خلیج فارس / آمریکا شاهرگ صادرات گاز ایران را هدف گرفت
در یک اقدام هماهنگ برای تشدید فشار اقتصادی بر تهران، ایالات متحده تحریمهای جدیدی را علیه صادرات گاز مایع ایران وضع کرد و نزدیک به ۲۰ نفتکش دیگر را به فهرست سیاه خود افزود. این اقدام که همزمان با بیانیه تروئیکای اروپا برای ازسرگیری مذاکرات هستهای صورت گرفت، استراتژی دوگانه غرب یعنی “فشار حداکثری” برای وادار کردن ایران به “مذاکره” را به وضوح به نمایش میگذارد، در حالی که تهران بر عدم وجود برنامه فوری برای گفتگو تأکید دارد.

دولت آمریکا با هدف قرار دادن یکی از معدود مسیرهای درآمدی باقیمانده ایران، تحریمهای جدیدی را بر صادرات گاز مایع (LPG) شامل پروپان و بوتان اعمال کرد. این محصولات که عمدتاً در بازارهای آسیایی مشتری دارند، منبع درآمدی چندصد میلیون دلاری برای ایران محسوب میشوند. همزمان، وزارت خزانهداری آمریکا با افزودن حدود ۲۰ نفتکش دیگر به فهرست تحریمها، تعداد کل شناورهای “ناوگان سایه” ایران که تحت تحریم قرار گرفتهاند را به بیش از ۱۵۰ فروند رساند.
این موج جدید تحریمها یک پایانه نفتی کلیدی در چین را نیز هدف قرار داده که بر اساس گزارشها، نقش مهمی در شبکه فروش نفت ایران ایفا میکند. به ادعای رسانههای غربی مانند “فارین پالیسی”، ایران با وجود تحریمها همچنان روزانه حدود ۲ میلیون بشکه نفت صادر میکند که مقصد اصلی آن چین است.
هماهنگی دیپلماتیک غرب: بیانیه تروئیکا
این اقدامات اقتصادی با یک حرکت دیپلماتیک همراه بود. تروئیکای اروپا (آلمان، فرانسه و انگلیس) با صدور بیانیهای، ضمن تأکید بر لزوم پایبندی کشورها به تحریمها، خواستار ازسرگیری مذاکرات جامع و پایدار میان ایران و آمریکا شدند. این همزمانی نشاندهنده یک استراتژی هماهنگ برای افزایش فشار بر تهران و هموار کردن مسیر برای یک توافق جدید است.
موضع تهران: تمرکز بر پیامدها، نه مذاکره
در مقابل، مقامات ایرانی موضع سرسختانهای اتخاذ کردهاند. سخنگوی وزارت امور خارجه اعلام کرد که ایران در حال حاضر “برنامهای برای مذاکره” ندارد و تمرکز فعلی بر “بررسی آثار و تبعات ناشی از اقدام سه کشور اروپایی و آمریکا” است. این موضع در حالی اتخاذ میشود که انتقاداتی در فضای سیاسی داخلی نسبت به آنچه “صرف وقت وزیر خارجه برای توجیه نمایندگان مجلس” خوانده شده، مطرح است.
بنبست دیپلماتیک در شرایط نوین
با وجود تشدید فشارها، وضعیت فعلی با دوران پیش از برجام یک تفاوت اساسی دارد: عدم وجود اجماع جهانی علیه ایران. در آن مقطع، روسیه و چین با تحریمهای شورای امنیت همراهی میکردند، اما اکنون این دو کشور، به ویژه چین به عنوان خریدار اصلی نفت ایران، اعلام کردهاند که با روند فعالسازی مکانیسم ماشه و تحریمهای بینالمللی همراهی نخواهند کرد. این شکاف در میان قدرتهای جهانی، بزرگترین مانع بر سر راه استراتژی غرب برای انزوای کامل ایران به شمار میرود و دیپلماسی را در یک بنبست پیچیده قرار داده است.