اخبار خودرو در یک نگاه

برنامه واردات برق از ترکمنستان، روسیه و حاشیه خلیج فارس / ماجرا چیست؟

با فروکش کردن گرمای تابستان، بحران خاموشی‌ها موقتاً از صدر اخبار کنار رفته، اما ناترازی مزمن تولید و مصرف برق در ایران همچنان یک چالش راهبردی است.

برنامه واردات برق از ترکمنستان، روسیه و حاشیه خلیج فارس / ماجرا چیست؟

در این میان، دولت به جای تمرکز بر راه‌حل‌های پایدار داخلی، گزینه‌های پرهزینه و پیچیده “واردات برق” از همسایگان شمالی و جنوبی را روی میز گذاشته است. این گزارش ضمن بررسی موانع جدی هر یک از این گزینه‌ها، به این سوال کلیدی پاسخ می‌دهد که چرا سرمایه‌گذاری در پتانسیل عظیم انرژی‌های تجدیدپذیر داخلی، راهکاری به مراتب منطقی‌تر و امن‌تر برای آینده انرژی کشور است.

ناترازی برق ایران که ریشه در عواملی چون قیمت‌گذاری دستوری و ارزان‌فروشی انرژی، راندمان پایین نیروگاه‌های حرارتی و رشد فزاینده مصرف دارد، سیاست‌گذاران را به سمت راه‌حل‌های کوتاه‌مدت سوق داده است. در ادامه، سه سناریوی اصلی واردات برق و موانع اساسی آن‌ها را تحلیل می‌کنیم.

۱. سناریوی شمالی: شکنندگی همکاری با ترکمنستان، روسیه و آذربایجان

  • ترکمنستان: این کشور به عنوان یکی از منابع بالقوه واردات برق مطرح است، اما سابقه نشان می‌دهد همکاری با عشق‌آباد به شدت به مسائل مالی گره خورده است. همانطور که در آبان سال گذشته اعلام شد، بدعهدی ایران در پرداخت بدهی‌های گازی، تمایل این کشور به همکاری را کاهش داده است. این چالش اعتباری و مالی، هرگونه توافق بلندمدت برای واردات برق را نیز در هاله‌ای از ابهام قرار می‌دهد.
  • کریدور روسیه-آذربایجان-ایران: طرح اتصال شبکه برق ایران به روسیه از طریق آذربایجان، یک پروژه استراتژیک اما بسیار پیچیده است. این طرح علاوه بر نیاز به هماهنگی‌های فنی دقیق برای سنکرون‌سازی شبکه‌ها، با موانع دیپلماتیک و مالی متعددی روبروست که اجرایی شدن آن را در کوتاه‌مدت و میان‌مدت دور از دسترس می‌کند.

۲. سناریوی جنوبی: رویای پرهزینه اتصال به شبکه خلیج فارس

طرح واردات برق از کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس (مانند امارات و قطر) سال‌هاست که مطرح شده اما هرگز عملیاتی نشده است. دلایل این امر روشن است:

  • سرمایه‌گذاری نجومی: اتصال شبکه‌های برق از طریق خلیج فارس نیازمند احداث خطوط انتقال فشار قوی جریان مستقیم (HVDC) از زیر دریا است. این فناوری بسیار گران‌قیمت و اجرای آن مستلزم سرمایه‌گذاری میلیارد دلاری است.
  • زمان‌بر بودن پروژه: چنین پروژه‌های زیرساختی عظیمی، حتی در صورت تامین مالی، سال‌ها برای مطالعه، طراحی و اجرا زمان نیاز دارند و نمی‌توانند پاسخی فوری به بحران فعلی باشند.

۳. راهکار جایگزین و راهبردی: بازگشت به پتانسیل‌های داخلی

در مقابل گزینه‌های پرریسک واردات، کارشناسان برجسته انرژی مانند هاشم اورعی (استاد دانشگاه صنعتی شریف)، یک مسیر جایگزین را پیشنهاد می‌دهند: سرمایه‌گذاری گسترده در انرژی‌های تجدیدپذیر داخلی.

استدلال این رویکرد بر سه پایه استوار است:

  1. امنیت و استقلال انرژی: توسعه نیروگاه‌های خورشیدی و بادی در داخل، وابستگی استراتژیک کشور به تصمیمات سیاسی و اقتصادی همسایگان را از بین می‌برد.
  2. مزیت اقتصادی بلندمدت: به گفته کارشناسان، هزینه‌ای که باید صرف زیرساخت‌های واردات شود، می‌تواند هزاران مگاوات ظرفیت تولید برق پاک در داخل کشور ایجاد کند. انرژی خورشیدی و بادی پس از احداث، هزینه سوخت ندارند و در بلندمدت بسیار ارزان‌تر تمام می‌شوند.
  3. پتانسیل جغرافیایی ایران: ایران با بیش از ۳۰۰ روز آفتابی در اکثر نقاط و کریدورهای بادی مناسب، یکی از مستعدترین کشورهای جهان برای توسعه انرژی‌های پاک است. نادیده گرفتن این پتانسیل عظیم و تمرکز بر واردات، یک خطای استراتژیک است.

نتیجه‌گیری نهایی: انتخاب بین مسکّن موقت و درمان ریشه‌ای

تکیه بر واردات برق، در بهترین حالت یک مسکّن موقت برای درد مزمن ناترازی انرژی است که کشور را در معرض ریسک‌های مالی و ژئوپلیتیکی قرار می‌دهد. راهکار پایدار، شجاعت در اصلاح ساختار اقتصاد انرژی (واقعی‌سازی قیمت‌ها و مدیریت مصرف) و سرمایه‌گذاری هوشمندانه در منابع تجدیدپذیر داخلی است. آینده روشن صنعت برق ایران نه در آن سوی مرزها، بلکه در بیابان‌های آفتابی و دشت‌های بادخیز خود کشور نهفته است.

 

ارسال نظر