کارنامه چهار مرحله کالابرگ / برنج و حبوبات در صدر سبد خرید
گزارش عملکرد چهار مرحله طرح کالابرگ الکترونیکی، فراتر از یک صورتحساب مالی، به یک همهپرسی خاموش از وضعیت معیشتی جامعه ایرانی بدل شده است. با نرخ مشارکت خیرهکننده که در یک مرحله به ۹۶ درصد رسید و مصرف تقریباً کامل ۱۰۰ هزار میلیارد تومان اعتبار تخصیصیافته، این طرح با موفقیت نشان داد که میلیونها خانوار ایرانی برای تأمین حداقل نیازهای غذایی خود به این حمایت وابستهاند. اما الگوی مصرف مردم - تمرکز بر کالاهای کربوهیدراتی مانند برنج و حبوبات - زنگ خطری جدی را در مورد کیفیت امنیت غذایی به صدا درمیآورد.

سخنگوی طرح کالابرگ الکترونیکی در گزارشی جامع، جزئیات عملکرد این طرح ملی را تشریح کرد. آمار ارائه شده، تصویری روشن از ابعاد اجرایی و میزان استقبال خانوارها ارائه میدهد که میتوان آن را در سه محور کلیدی تحلیل کرد:
۱. تحلیل مشارکت: گواهی بر فشار اقتصادی
عملکرد طرح نشاندهنده استقبال گسترده و نیاز شدید خانوارها بوده است:
- پیک مشارکت (مرحله دوم): با نرخ مشارکت ۹۶٪ و مصرف ۱۰۰٪ اعتبار، این مرحله اوج موفقیت اجرایی طرح و همچنین شاهدی بر وابستگی عمیق خانوارهای مشمول به این یارانه بود. این آمار نشان میدهد که جامعه هدف به درستی شناسایی شده و اعتبار تخصیصیافته مستقیماً به سفره مردم تزریق شده است.
- کاهش نسبی مشارکت (مراحل ۳ و ۴): افت نرخ مشارکت به ۹۲٪ و سپس ۸۷٪، هرچند همچنان ارقام بسیار بالایی هستند، اما نیازمند تحلیل است. این افت میتواند ناشی از عواملی چون مشکلات فنی پراکنده، عدم جذابیت سبد کالایی برای برخی خانوارها، یا رسیدن به یک سطح اشباع طبیعی باشد. با این حال، حفظ مشارکت نزدیک به ۹۰ درصد، موفقیت کلی طرح در هدفگیری را تایید میکند.
۲. تحلیل الگوی مصرف: نبرد برای بقا، نه تغذیه ایدهآل
کالاهای منتخب مردم، داستان اقتصاد خانوار را روایت میکنند:
- صدرنشینی برنج و حبوبات: قرار گرفتن مداوم حبوبات (۲۳.۴٪ در مرحله دوم) و برنج (۲۵.۹٪ در مرحله چهارم) در صدر لیست خرید، نشان میدهد که اولویت اصلی خانوارها، تأمین کالری و مواد غذایی “سیرکننده” و پایه است. این انتخابها کاملاً منطقی اما نگرانکننده هستند.
- قعرنشینی ماکارونی و ماست: قرار گرفتن ماکارونی (بهعنوان یک کالای جایگزین ارزان) و بهویژه ماست (بهعنوان یک قلم لبنی حیاتی) در انتهای لیست، هشداری جدی است. این نشان میدهد که در سبد خرید یارانهای، پروتئینهای لبنی جایگاه باثباتی ندارند و احتمالاً خانوارها ترجیح میدهند این اعتبار محدود را صرف کالاهای اساسیتر کنند.
تحلیل استراتژیک: این الگوی مصرف، استدلال کارشناسان سلامت مبنی بر لزوم بازنگری در سبد کالابرگ را تقویت میکند. در حالی که طرح در “تأمین حداقل کالری” موفق بوده، اما در “بهبود کیفیت تغذیه” (مثلاً افزایش مصرف لبنیات و پروتئین) با چالش روبروست. این دادهها باید به سیاستگذار کمک کند تا در مراحل بعدی، با ارائه مشوقهای هدفمند، مصرف اقلام سالمتر را ترویج دهد.
۳. ارزیابی عملکرد مالی و اجرایی
با وجود یک تناقض آماری در گزارش اولیه (اشاره به ۱۱ همت به جای مجموع ۱۰۰ همت)، تصویر کلی از نظر مالی شفاف است:
- تخصیص و مصرف: در مجموع چهار مرحله، حدود ۱۰۰ هزار میلیارد تومان (۱۰۰ همت) اعتبار تخصیص یافته که تقریباً تمام آن (با نرخ مصرف بین ۹۰ تا ۱۰۰ درصد در هر مرحله) به چرخه اقتصاد خرد و سفره مردم وارد شده است. این حجم از تزریق مالی، یک عملیات لجستیکی و بانکی گسترده بوده که با موفقیت به انجام رسیده است.
- پوشش جمعیت: این طرح به طور میانگین بیش از ۲۱ میلیون خانوار را تحت پوشش قرار داده که بخش بزرگی از جمعیت کشور را شامل میشود و آن را به یکی از فراگیرترین طرحهای حمایتی تاریخ ایران تبدیل کرده است.
نتیجهگیری نهایی: یک موفقیت اجرایی با چالشهای راهبردی
طرح کالابرگ الکترونیکی در فاز اجرایی خود یک “موفقیت بزرگ” بوده است. این طرح توانسته با دقت بالا، اعتبار را به دست جامعه هدف برساند و بخش قابل توجهی از نیازهای غذایی پایه آنها را پوشش دهد. با این حال، موفقیت بلندمدت این طرح در گروی پاسخ به چالشهای راهبردی است: آیا میتوان سبد کالا را به گونهای اصلاح کرد که علاوه بر تأمین کالری، به ارتقاء سلامت جامعه نیز کمک کند؟ و آیا این طرح حمایتی، یک راهکار پایدار برای مقابله با فقر غذایی ناشی از تورم خواهد بود یا صرفاً یک مُسکن موقت باقی خواهد ماند؟ پاسخ به این سوالات، آینده امنیت غذایی میلیونها ایرانی را رقم خواهد زد.