اختصاصی خودرو یک؛
برنج کیلویی ۳۵۳ هزار تومان!/ حذف بیصدای برنج ایرانی از سفره مردم
در یک شوک اقتصادی بیسابقه که امنیت غذایی میلیونها خانوار ایرانی را مستقیماً هدف قرار داده، قیمت هر کیلوگرم برنج درجه یک ایرانی در مهرماه ۱۴۰۴ به عدد باورنکردنی ۳۵۲,۷۷۱ تومان رسیده است. این عدد در مقایسه با قیمت ۱۲۳,۶۴۵ تومانی در مهر سال گذشته (۱۴۰۳)، نشاندهنده یک جهش سرسامآور ۱۸۵ درصدی فقط در یک سال است. این سونامی قیمتی که از کیلویی ۴۵ هزار تومان در مهر ۱۴۰۰ آغاز شد، حالا با ثبت یک رشد ۶۸۴ درصدی در چهار سال، رسماً «طلای سفید» شمال را به یک کالای لوکس و دور از دسترس برای قشر متوسط و ضعیف جامعه تبدیل کرده است.
بررسی دقیق آمارهای رسمی، یک روند افزایشی فاجعهبار را به تصویر میکشد. در مهرماه سال ۱۴۰۰، باکیفیتترین ارقام برنج ایرانی در بازار با قیمتی در محدوده ۴۵ الی ۴۶ هزار تومان به فروش میرسید. این عدد که در آن زمان نیز گران به نظر میرسید، امروز یک خاطره دور و دستنیافتنی است. قطار گرانی در سه سال بعد شتاب گرفت و قیمت این کالای استراتژیک را در مهر ۱۴۰۳ به ۱۲۳,۶۴۵ تومان رساند. اما این پایان ماجرا نبود. در یک سال اخیر، از مهر ۱۴۰۳ تا مهر ۱۴۰۴، قیمت این کالا با افزایشی معادل ۲۲۹,۱۲۶ تومان برای هر کیلوگرم، جهشی ۱۸۵.۱ درصدی را ثبت کرد تا به عدد دقیق ۳۵۲,۷۷۱ تومان برسد. این آمار به معنای آن است که یک خانواده که در سال ۱۴۰۰ برای خرید ۱۰ کیلوگرم برنج ماهانه خود ۴۵۰ هزار تومان هزینه میکرد، امروز باید مبلغ سرسامآور ۳ میلیون و ۵۲۷ هزار تومان برای همان مقدار برنج بپردازد.
زنجیرهای از خشکسالی تا ناکارآمدی مدیریتی
کارشناسان اقتصادی و کشاورزی، دلایل متعددی را برای این انفجار قیمت برمیشمرند. کاهش شدید نزولات آسمانی در سالهای اخیر، افزایش هزینه نهادههای کشاورزی از جمله کود، سم و انرژی، و همچنین بالا رفتن دستمزد کارگران، هزینه تمامشده تولید را برای شالیکاران به شدت افزایش داده است. با این حال، بسیاری معتقدند که سهم «سوءمدیریت در زنجیره تأمین» و «دلالبازی» در این بحران، کمتر از عوامل طبیعی نیست. عدم نظارت مؤثر بر بازار، احتکار محصول توسط واسطهها در زمان برداشت و عرضه قطرهچکانی آن در ماههای بعد برای ایجاد عطش کاذب، عملاً کنترل بازار را از دست تولیدکننده و مصرفکننده خارج کرده است. در این میان، تورم عمومی افسارگسیخته در اقتصاد کشور نیز به عنوان یک عامل شتابدهنده، آتش این گرانی را شعلهورتر کرده است.
سفرههای خالی و سکوت مسئولان
این جهش قیمت کمرشکن در حالی رخ میدهد که برنج، قوت غالب و بخش جداییناپذیر فرهنگ غذایی مردم ایران است. با قیمت فعلی، خرید برنج ایرانی باکیفیت برای بخش بزرگی از جامعه که با حقوقهای کارگری و کارمندی زندگی میکنند، به یک رویا تبدیل شده است. این روند نگرانکننده، خانوارها را به سمت مصرف برنجهای بیکیفیت خارجی یا حذف تدریجی این کالای حیاتی از سبد غذایی خود سوق میدهد که میتواند در بلندمدت، پیامدهای جدی برای سلامت و امنیت غذایی جامعه به همراه داشته باشد. در مقابل این فاجعه اقتصادی، سکوت یا واکنشهای ناکافی از سوی نهادهای مسئول، این سوال را در ذهن مردم ایجاد کرده است که آیا عزمی جدی برای کنترل این بحران و بازگرداندن آرامش به سفرههایشان وجود دارد؟