رونمایی از پدیده جدید در ایران / حراج مهاجرت راه افتاد!
پلتفرمهای خرید و فروش آنلاین، به ویترینی برای یک شاخص اقتصادی جدید و نگرانکننده تبدیل شدهاند: افزایش تصاعدی آگهیهای «فروش کلیه لوازم به علت مهاجرت».
این عبارت کوتاه که به ترجیعبند بسیاری از آگهیها در تهران و دیگر کلانشهرها تبدیل شده، دیگر یک انتخاب شخصی نیست، بلکه نماد یک روند اقتصادی کلان است؛ پدیدهای که در آن، طبقه متوسط و جوان جامعه، تمام داراییهای ریالی خود را به حراج میگذارند تا سرمایه لازم برای خروج از کشور و آغاز یک زندگی جدید را فراهم کنند. این «بازار حراج زندگی»، آینهای تمامنما از فرار سرمایه انسانی و مالی از چرخه اقتصاد داخلی است.
فروش دارایی برای خرید آینده
بررسی میدانی آگهیها نشان میدهد که این حراجها دیگر به فروش چند کالای دست دوم محدود نمیشود؛ بلکه شامل فروش یک زندگی کامل است. در یک آگهی در منطقه تهرانسر، یک جهیزیه کامل و نو، از سرویس کامل مبلمان تمام چوب راش به قیمت ۱۵۰ میلیون تومان و ست مبل راحتی شرکتی ۷۵ میلیون تومانی گرفته تا ماشین ظرفشویی ۱۴ نفره سامسونگ به قیمت ۳۵ میلیون و سه تخته فرش ماشینی به قیمت ۳۷ میلیون تومان، همگی زیر چکش حراج رفتهاند. این اعداد نشان میدهد که فروشندگان، نه از سر نیاز مالی مقطعی، بلکه با یک هدف مشخص یعنی نقد کردن حداکثری داراییها برای تبدیل آن به ارز، وارد این بازار شدهاند. آنها در حال فروش کالاهایی هستند که با تورم شدید خریداری کردهاند تا بتوانند هزینههای سرسامآور مهاجرت، از اخذ ویزا تا استقرار اولیه در کشور مقصد را پوشش دهند.


وقتی فروشنده برای رفتن عجله دارد
این بازار، قواعد منحصر به فرد خود را دارد. فروشندگان به دلیل محدودیت زمانی، قدرت چانهزنی بالایی ندارند و اغلب مجبورند کالاهای خود را زیر قیمت واقعی بازار بفروشند. در آگهی دیگری در سهروردی، یک «کاناپه تختخوابشو برند لادین» به قیمت ۱۶.۵ میلیون تومان عرضه شده در حالی که فروشنده تأکید میکند قیمت فروشگاهی آن ۲۵ میلیون تومان است. این تخفیف قابل توجه، هزینه «اضطرار» و «عجله برای رفتن» است. از سوی دیگر، این پدیده یک بازار ثانویه پررونق برای خریدارانی ایجاد کرده که به دنبال تهیه لوازم باکیفیت با قیمت مناسب هستند. از لوسترهای کریستالی موزیکال در اکباتان گرفته تا لباسها، کیف، کفش و حتی وسایل بازی کودکان در شهر زیبا، همه چیز در این چرخه به پول نقد تبدیل میشود؛ پولی که قرار است از اقتصاد ایران خارج شود.
سخن پایانی
حراجهای مهاجرت، فراتر از آگهیهای فروش کالا، در واقع «اقتصادیترین آگهیهای ترحیم برای یک رویا» هستند. هر آگهی، داستان خانوادهای را روایت میکند که به این نتیجه رسیده که چشمانداز اقتصادی آیندهاش در جای دیگری روشنتر است. این پدیده، یک زنگ خطر جدی برای اقتصاد کلان است؛ زیرا نشاندهنده خروج همزمان دو سرمایه حیاتی است: « سرمایه مالی» که از طریق فروش داراییها نقد و به ارز تبدیل میشود و «سرمایه انسانی» که ارزشمندترین دارایی یک کشور است و با یک بلیط یکطرفه از دسترس اقتصاد ملی خارج میگردد. این حراجها، نبض اقتصادی جامعهای هستند که در آن، «ماندن» پرهزینهتر از «رفتن» تلقی میشود.